بغض پاييزيه ابرم بغض يه غروب غمناک
شاهد شکستن من قطره بارون رو خاک
غربت هر چه غروب طعم هر چه ابر دنياست
کوله باری غريبه توی جاده دَر به دَري باز
ميون تنهای دنيا شده تنهايی نصيبم
کاشکی بودي و ميديدی اينجا بی تو چه غريبم
کاش ميدونستی که بي تو مرگِ تدريجيه هَستيـــم
ياد تو تنها رفيق توی هشياری و مستی
من هوای گريه کردن تو صدای گريه من
ياور خوب و نجيبم بی تو من خيلی غَريبم
بی تو هر لحظه يه قرنه هر نفس زخم کشنده
تنها با گفتن اسمت رو لبام ميشينه خنده
آخ که اين فقط يه لحظه است بعد از اون های های گريه است
جای هر آوازه اينجا ... هر صدا ، صدای گريه است
هر صدا ، صدای گريه است ...