کلاف سرنوشت من سر در گمه همیشه طلسم کور این گره یه لحظه وا نمیشه
طناب سرنوشت من تنها پل عبوره اما به بیراهه میره اون گرهی که کوره
دیروز مسیر قصه هام یه جاده بود به خورشید امروز به بیراهه شده به شوره زار تردید
از بود و از نبودن دل کندم و بریدم تا نیمه جون و خسته به این گره رسیدم
به من کمک کن ای عشق این گره رو وا کنم به قیمت سقوطم راهمو پیدا کنم