تو خورشیدی و من رنگیم کمونت منم گم گشته ای در آسمونت
از اون عشاق دور افتاده ی تو یه عمری در به در آواره ی تو
پر روی سرم ابرای تیره همش دلواپسم بارون نگیره
بیا امروز بیا امروز و دریاب میخوام با نور تو بیدارشم از خواب
خورشید من کجایی ای داد از این جدایی
روزای روشنت کو طلایی پیرهنت کو
کجایی کجایی کجای آی کجایی آی کجایی
کجایی آی کجا پیرهن طلایی
برای این دل رسوای عاشق نگو تنها فقط خواب و خیالی
تو رفتی بی وفا اما چه خوبه نشون و ردپایی دارم از تو
وگرنه وای به حالم وای به حالم مگه میشه که دست بردام از تو
منبع:
http://forum.persianseven.ir