دانلود موزیک درخواستی

دانلود آهنگ سعید ضیاء دالکه

مادر جان ، به قربون قد و بالای زیبای تو بشوم
مادر جان به قریون سرمه چشم و حنای پاهایت بشوم
یگ تار نوی سفید در سر تو نبود
وقتی که کفن سفید را به تن خود کردی
بگو تو الان کجایی تا من به دورت بگردم و به قربانت شوم
حیران به سر قبر تو نشسته ام
بعد از رفتن تو دلم همیشه نگران است
خانه دل من بعد از تو تاریک و خراب شده
زنده شو تا پیشانی زیبایت را ببوسم
زنده شو تا آنقدر دست و صورتت و پیشانی ماهت را ببوسم که سیر شوم
زنده شو نگاهم کن چه بلایی روزگار بر سرم آورده
رنگ این دلم سیاه سیاه شده مثل شب سیاه
لباس سیاه برایم به یادگاری گذاشتی

♫♫♫♫♫♫

متن آهنگ سعید ضیاء دالکه

♫♫♫♫♫♫

جوان گفتنت مرا پیر کرده
گفتن کلمه فرزندم از زبان تو ، از یادم رفته
….. ساختم ار تار های پیراهنت
هر شب جمعه من به دنبالت می گردم
از آن پیراهن گل گلی ات یک گلی به من بده ، خیلی عالی است
گوشه چادرت بگذار در دستم باشد ، خیلی برایم لذت بخش است
مادر جان، من را کتک بزن و به من عصبانی شو ، چقدر کیف دارد.
مادرم ‘ مادرم یک چیزی برایم بخر
مادر جانم را بگیر ‘ کیف دارد ‘ کیف دارد….