اونی که هستم من
عاشقی مستم من
می پرستم چشم تو
چون می پرستم
گرچه از این عاشقی طرفی نبستم من
ای ملامتگو برو اینم که هستم من
عاشقی مستم من
هرکی چون من قلب مهربان داردای بس او را چه سوزی به جان دارد
ای خوش آن دل که در دامن عشقی
دربهشت وفا آشیان دارد
سرمستم من
چون با مهرت
پیوستم من
عاشقی مستم من