متن آهنگ وعده ما لب دریا از داریوش اقبالی
وعده ما لب دریا از داریوش اقبالی
عصر ما عصر فريبه، عصر اسماي غريبه
عصر پژمردن گلدون، چتراي سياه تو بارون
شهر ما سرش شلوغه، وعده هاش همه دروغه
آسموناش پره دوده، قلب عاشقاش کبوده
کاش تو قحطيِ شقايق، بشينيم توي يه قايق
بزنيم دلو به دريا، من و تو تنهاي تنها
خونه هامون پره نرده، پشت هر پنجره پرده
قفسا پره پرنده، لباي بدون خنده
چشما خونه ي سؤاله، مهربون شدن محاله
نه براي عشق ميلي
نه کسي به فکر ليلي
کاش تو قحطيِ شقايق، بشينيم توي يه قايق
بزنيم دلو به دريا، من و تو تنهاي تنها
اونقده مي ريم که ساحل، از من و تو بشه غافل
قايق و با هم مي رونيم،اونجا تا ابد مي مونيم
جايي که نه آسمونش نه صداي مردمونش
نه غمش نه جنب و جوشش، نه گلاي گل فروشش
مث اينجا آهني نيست، مث اينجا آهني نيست
پس ببين يادت بمونه کسي ام اينو ندونه
زنده بوديم اگه فردا وعده ي ما لب دريا
زنده بوديم اگه فردا وعده ي ما لب دريا
زنده بوديم اگه فردا وعده ي ما لب دريا
زنده بوديم اگه فردا وعده ي ما لب دريا
http://www.sattarseda.blogfa.com